7 تا از بهترین فیلم ها بر اساس داستان واقعی
یک فیلم زنده و فراگیر میتواند ما را به روح یک رویداد یا یک شخص نزدیک کند، به گونهای که ما را وادار به گسترش دیدمان کند. فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی ساخته شدهاند، ما را با گذشته در ارتباط قرار میدهند. دیدن شهرها و شهرکهایی که در 20، 50 یا 100 سال پیش بازآفرینی شدهاند، نگاه کردن به لباسهایی که مردم میپوشیدند، شنیدن الگوهای گفتاری که از آن زمان منسوخ شدهاند: همه این چیزها به ما یادآوری میکنند که گذشته مکانی واقعی بوده است.
روش شناسی
ما با ایجاد مجموعه ای متشکل از 70 رقیب شروع کردیم: هر فیلمی که استاندارد «براساس یک داستان واقعی» خودمان را داشت و در زمان نظرسنجی در فهرست 100 فیلم برتر IMDB، فهرست فیلم های محبوب IMDB بر اساس یک داستان واقعی ظاهر شد. 100 فیلم برتر AFI، 100 فیلم برتر Rotten Tomatoes یا لیست 100 فیلم برتر تمام زمان. سپس ده نفر از کارکنان تایم و ده مورخ هر یک از 70 فیلم را در مقیاس یک تا پنج – بر اساس اولویت، نه بر اساس دقت، رتبهبندی کردند. پس از رد صلاحیت فیلمهایی که کمتر از نیمی از پاسخدهندگان آن را دیدهاند، و همچنین فیلمهایی با تقسیم آرا (یعنی همه پنجها و یکها)، اینها فیلمهایی هستند که بالاترین میانگین امتیاز را دارند. طراحی و تحلیل نظرسنجی توسط امیلی بارون.
1. GoodFellas (1990)
هنری هیل از ری لیوتا، قهرمان فیلم جنایی خوب مارتین اسکورسیزی، فیلم جنایی کلاسیک 1990 که ظهور و سقوط یک مافیوز و شبکه اش را به زبان ایتالیایی-آمریکایی ترسیم می کند، می گوید: «تا جایی که به یاد دارم، همیشه می خواستم یک گانگستر باشم. بروکلین با این حال، بینندگان فیلم دلایل زیادی دارند که چرا زندگی در اوباش ممکن است چندان مطلوب نباشد.
بهعنوان «سریعترین، واضحترین 2 1/2 ساعت». سواری در تاریخ اخیر فیلم، توسط منتقد فیلم تایم در زمان اکرانش، Goodfellas بر اساس فیلم 1985 Wiseguy: Life in a Mafia Family اثر نیکلاس پیلگی، گزارشگر جنایی، که فیلمنامه این فیلم را نیز نوشت، ساخته شد. کتاب پیلگی به شرح زندگی هنری هیل واقعی و همکارانش توماس دیسیمون و جیمز «جیمی» برک پرداخته است.
2. Spotlight (2015)
با بازی مارک روفالو، ریچل مک آدامز و مایکل کیتون به عنوان اعضای یک تیم واقعی از روزنامه نگاران تحقیقی در Boston Globe، Spotlight تلاش های خبرنگاران برای کشف تاریخچه سوء استفاده جنسی سیستماتیک در اسقف نشینی بوستون را نشان می دهد. این فیلم تا حد زیادی به وقایع واقعی وفادار است و بر اساس افراد واقعی است. در ژانویه 2002، تیم تحقیقاتی Boston Globe Spotlight اولین داستان خود را در مجموعه ای از مقالات منتشر کرد که در آن پوشش سوء استفاده توسط کشیشان کاتولیک رومی افشا شد. مارتی بارون، سردبیر فعلی واشنگتن پست، در زمان وقوع فیلم سردبیر گلوب بود و توسط لیو شرایبر در فیلم به تصویر کشیده شد.
3. بوچ کسیدی و ساندنس کید (1969)
پل نیومن و رابرت ردفورد قلب ها را ربودند و استاندارد جدیدی را برای فیلم رفیق تعیین کردند، وقتی که رابرت «بوچ کسیدی» رابرت «بوچ کسیدی» رابرت «بوچ کسیدی» رابرت پارکر و هری «کودک ساندنس» را در سال 1969 در فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید» به تصویر کشیدند. در حالی که فیلم با این سلب مسئولیت شروع میشود که «بیشتر مواردی که در ادامه میآیند درست است»، در واقعیت، فیلم آزادیهای خلاقانه زیادی را در خدمت خلق یک وسترن غرقکننده، اگر نه از نظر تاریخی کاملاً دقیق، میگیرد. به گفته خواهر کسیدی، لولا پارکر بتنسون، حتی رابطه مرکزی واقعاً بیشتر یک شراکت کاری معمولی بود تا بهترین دوستی که در فیلم به تصویر کشیده شد، و پایان معروف فیلم هنوز موضوع بحث تاریخی است: آیا این دو مرد در بولیوی مردند یا همانطور که خواهر و برادرزاده کسیدی ادعا می کنند، آیا کسیدی فرار کرد؟
4. همه مردان رئیس جمهور (1976)
نسل جوانتر ممکن است باب وودوارد را به خاطر تواریخ جامع او از دولت ترامپ در کتاب های ترس: ترامپ در کاخ سفید و خشم بشناسد. اما نزدیک به نیم قرن قبل، او رازهای رئیس جمهور دیگری را فاش می کرد: ریچارد نیکسون. در سال 1972، او و کارل برنشتاین، کارل برنشتاین، همکارش در واشنگتن پست، شروع به تحقیق در مورد نفوذ در کنوانسیون ملی دموکرات کردند. پس از تحقیقات جامع، آنها دریافتند که این نفوذ بخشی از یک کمپین گسترده جاسوسی سیاسی و خرابکاری از طرف نیکسون و علیه مخالفان او بود. رسوایی واترگیت به زودی باعث سقوط ریاست جمهوری نیکسون شد. روزنامه نگاران و سردبیر بن بردلی، باربارا پری، پروفسور جرالد ال. بالیلس و مدیر مطالعات ریاست جمهوری در مرکز میلر دانشگاه ویرجینیا، می گوید که “قهرمانان واقعی آمریکایی” هستند.
تنها چهار سال پس از حمله، فیلم آلن جی. پاکولا اکران شد و رابرت ردفورد و داستین هافمن به ترتیب نقش وودوارد و برنشتاین را بازی کردند که در جستجوی حقیقت بودند. پاکولا و ویلیام گلدمن، فیلمنامه نویس، تعقیب روزنامه نگاری خود را در یک داستان پلیسی اعصاب خردکن با رودرروهای زیرزمین گاراژی در سایه تکمیل کردند. برخلاف کتاب وودوارد و برنشتاین با همین نام، فیلم کمتر بر جزئیات واقعی واترگیت تمرکز میکند، در عوض به شخصیتها و رویههای پشت یکی از بزرگترین تحقیقات قرن بیستم و شخصیتهای مهم زندگی واقعی مانند واشنگتن پست میپردازد. ناشر کاترین گراهام کنار گذاشته شده اند. با این حال، تصویر آن از تأثیر تحقیقات بسیار واقعی است.
5. بعد از ظهر روز سگ (1975)
آل پاچینو در طول دوران حرفه ای خود نقش مغز متفکران جنایتکار بسیاری را ایفا کرده است، اما جان ویوتوویچ یکی از آنها نیست. در یک روز سوزان تابستان 1972، کهنه سرباز جنگ ویتنام تلاشی ناشیانه برای سرقت از یک بانک بروکلین انجام داد، اما با گروگان ها برای یک بن بست 14 ساعته زندانی شد. بعدازظهر روز سگی سیدنی لومت، زمان دردناکی را که در داخل بانک سپری میشود، به تصویر میکشد، که در طی آن ویوتوویچ از اعمال خود عذاب میکشید و به طور غیرمنتظرهای با برخی از اسیران خود پیوند میخورد. در میان مجموعه ما متشکل از 10 مورخ و 10 کارمند تایم، هرکسی که فیلم را دیده بود، آن را یا «عالی» یا «فوقالعاده» رتبهبندی کرد – و، مورخ آنت گوردون رید، اشاره میکند، «اجرای انفجاری» پاچینو نیز کمی تاریخ را به وجود آورد. در قالب عبارت مهم دهه 1970 «آتیکا! آتیکا!»
پس از اکران فیلم، ویوتوویچ در نامهای از زندان شکایت کرد که این فیلم فقط «۳۰ درصد» درست است، اگرچه او همچنین تصویر پاچینو از خود را «بیعیب» خواند. با این حال، برخی از خبرنگاران به روایت ویوتوویچ از وقایع شک کردهاند و میگویند که انگیزه اعلام شده او پوششی برای یک نقشه مافیایی بوده است.
6.سلطان
فیلم “سلطان” یکی از فیلم های تاریخی باستانی است که بر اساس واقعههای واقعی و دوران حکومت سلطان عثمانی محمد الفاتح ساخته شده است. این فیلم به تصویر کشیدن زندگی و فرهنگ دوران اوج قدرت امپراتوری عثمانی میپردازد، از جمله جنگهای فتح قسطنطینه (استانبول) که منجر به سقوط امپراتوری بیزانس و تأسیس امپراتوری عثمانی شد. فیلم با استفاده از تصاویر و صحنههای هیجانانگیز و موسیقیهای زیبا، نقشهها و جنگهای دلانگیز این دوره تاریخی را به تصویر میکشد و بیننده را با جوانب مختلف فرهنگ و تاریخ این دوره آشنا میکند.
7. موانا
انیمیشن “موانا” یک انیمیشن دخترانه است که بر اساس واقعهها و افسانههای پلینزی ساخته شده است. داستان این انیمیشن درباره یک دختر جوان به نام موانا است که در جستجوی یک جواهر مقدس به نام “قلب تفنگ” به دریا میروید. او باید از قدرتها و موجودات افسانهای جلوگیری کند تا جزیرهی خود را نجات دهد. “موانا” با ترکیبی از ماجراجویی، موسیقی و انیمیشن به تصویر میکشد چگونه یک دختر جوان با اراده و شجاعت میتواند مشکلات بزرگ را مواجه شده و با همت و ارادهی خود راه حلهایی برای نجات جامعه و خانوادهاش پیدا کند. این انیمیشن با شخصیتهای قوی و داستان مفهومی، پیامهای مثبتی در مورد شجاعت، اراده و تلاش را به نمایش میگذارد.