داستانهای جذاب ورزشی: از تلاش برای پیروزی تا قهرمانیهای بزرگ
1. ورزش سعی می کند پای خود را از گاز سیاسی بردارد.
سال 2020 سیاسی ترین سال در تاریخ ورزش بود، از اعتراضات جورج فلوید تا انتخابات ریاست جمهوری تا دور دوم انتخابات جورجیا. بسیاری از سازمانهای تحت رهبری ورزشکاران وجود دارند که به طور خاص برای تبدیل این حرکت به اقدام ملموس اختصاص یافتهاند. اما خود لیگ ها؟ پس از اینکه در سال 2020 بیش از آنچه تصور میکردند وارد کنشگری شدند، اکثراً در سال 2021 از آن عقبنشینی کردند. NFL با موفقیت سیاست را از بازیهای خود جدا کرد، به گونهای که پنج سال پیش غیرممکن به نظر میرسید. خروج MLB از بازی All-Star از جورجیا یک تصمیم سیاسی بود، اما واقعاً یک تصمیم تجاری بود. حتی NBA تلاش کرده است تمرکز خود را به مسائل داخل دادگاه معطوف کند، و نه فقط در مورد چین. (WNBA و فوتبال زنان ایالات متحده استثناهایی از قاعده «کمتر سیاست» بوده اند.) دیدن اینکه آیا لیگ ها می توانند در میان ترم سال 2022 دوباره از رقابت خارج بمانند، جالب خواهد بود. بازیکنان در سال 2020 گفتند که آنها درگیر باشید و به سمت جلو حرکت کنید. امسال شانس آنها برای اثبات آن است، حتی اگر لیگ ها نخواهند.
2. تحولات دو و میدانی کالج.
برت کاوانا، یکی از افرادی بود که به نظر میرسید NCAA را در ماه ژوئن به مارپیچ مرگ فرستاده است و اظهار کرده بود که این سازمان «فراتر از قانون نیست». اما دادگاه عالی به جای اینکه ورزشهای کالج را مجبور به اصلاح کند، اساساً NCAA را تحت فشار قرار داد تا همه مسئولیتها را کنار بگذارد و اجازه دهد ورزش دانشگاهی به غرب وحشی تبدیل شود. قانون جدید “نام، تصویر و شباهت” به بازیکنان این امکان را میدهد تا در نهایت در دوران تحصیل در کالج، مقداری پول به دست آورند – اگرچه از طرف حامیان مالی به جای مدارس میآیند – اما عدم نظارت NCAA بر قانون و سایر مسائل به این معنی است که کنفرانسها و مدارس خودشان را تشکیل میدهند. قوانین نکته بعدی که میدانید، اوکلاهاما و تگزاس در SEC بودند، مربیان سالانه 15 میلیون دلار درآمد کسب میکردند و ورزشهای دانشگاهی بیش از همیشه احساس میکردند که کنترل نشده بودند. بعد چه اتفاقی می افتد؟ مثل همیشه، پول را دنبال کنید. (که هنوز به بازیکنان نمیرسد.)
3. المپیک خاموش.
به عنوان یک مراسم جهانی، المپیک تابستانی توکیو با یک سال تأخیر و بدون حضور هیچ هواداری برگزار شد. این بازیها واقعاً عجیب بودند. تماشای یک بازی بدون جمعیت در NFL، تا حدی معمول است: شبیه به هر بازی فوتبالی که تا به حال تماشا کردهاید، اما بدون واکنشهای طرفداران. اما المپیک بدون تشویق، به طرزی خنثی بود. به نظر میرسید که همه چیز در یک صحنه صوتی منزوی اتفاق میافتاد. با وجود لحظات خوبی که وجود داشت، احساس میشد که این المپیک فقط برای جلب توجه تلویزیون وجود دارد و هیچ ارتباطی با عشقی که هنوز به این رویداد مرتبط بود، ندارد. رتبهبندیها بهطور معمول پایینترین سطح را داشتند. آیا بازیهای المپیک زمستانی پکن، که فقط به هواداران از سرزمین اصلی چین اجازه حضور دارند، شانس بهتری دارند یا خیر، زمان خواهد نشان داد.
4. تام بردی غیرقابل کشتن است.
بردی به قدری با مربی سابق خود، بیل بلیچیک، دعوا کرد که توپ (کاملاً باد شده) را برداشت و به خلیج تامپا رفت. در آنجا، به طرز شگفتانگیزی، در سن ۴۳ سالگی، هفتمین سوپربول خود را به دست آورد. او اکنون چهارمین بازیکن غیر مسن در تاریخ NFL است، و تیم بوکانیرز را به جایی که سال گذشته بودند، هدایت میکند: در موقعیتی برای ورود به مرحله پلیآف عمیق. عملکرد او به طور کاملاً پرشکوه، بیسابقه و به همهی نظرات غیرممکن، این اعتقاد را تأکید میکند که او هنوز میتواند در گفتگوی بهترینها باقی بماند. او ممکن است تا ۵۰ سالگی در همین مکان در لیست بازیکنان برتر باقی بماند.
5. تمرکز بر سلامت روان ورزشکاران.
برای دههها، به ورزشکاران توصیه شده که وقتی آسیب میبینند، اساساً باید مقداری خاک را روی زخم بمالند: سختتر شوند، با درد مبارزه کنند، و روی تمرین تمرکز کنند. اما شاید امسال سالی باشد که سبک مدیریت ورزشکاران به طور دائمی تغییر کند. نائومی اوزاکا، ستاره تنیس، زمانی که تصمیم گرفت از مسابقات آزاد فرانسه کنارهگیری کند، یک گفتگوی طولانیمدت را در مورد سلامت روان آغاز کرد، و سیمون بایلز با کنارهگیری از رویداد نهایی رقابتهای ژیمناستیک، توجه زیادی به “پیچ و خمها” جلب کرد. این تغییرات در المپیک، موضوعات مهمی را مطرح کردند: از معنای ورزشکار بودن و تعهداتی که در قبال خود و هواداران دارید، گرفته تا رقابتهای سطح بالا بر ورزشکاران نخبه، و نحوه برخورد هواداران و رسانهها با ورزشکارانی که مدتهاست در حال تلاش هستند. این مکالمات میتوانند در سالهای آینده به یک موضوع ثابت تبدیل شوند.
6. کووید.
به طور مشخص، سه ماهه اول سال گذشته همه چیز در مورد برگزاری رویدادهایی مانند Super Bowl و مسابقات NCAA بود که واکسنها منتشر شدند. کوارتر دوم نشان داد که جمعیت به آرامی به جایگاههای قبلی بازگشتند و همه چیز حداقل به نوعی عادی بود. سه ماهه سوم در مورد ناوبری دلتا بود و سه ماهه چهارم، در نهایت چالش برانگیزترین، در مورد کشف Omicron بود (و اینکه آیا ورزش میتواند لحن را برای بقیه ما تعیین کند). متأسفانه، همهگیری بزرگترین داستان سال ۲۰۲۰ بود و بزرگترین داستان سال ۲۰۲۱ بود. اما اگر این بزرگترین داستان سال ۲۰۲۲ باشد، چیزی به طرز وحشتناکی اشتباه پیش رفته است. از نو.